کد مطلب:329701 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:155

آیا در میان شما مسلمانی نیست
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

حمید بن مسلم می گوید: سوگند به خدا، هیچ مغلوبی را مانند حسین كه فرزندان و یاران و اهل بیتش را شهید كرده باشند، پابر جاتر و قوی دل تر ندیده بودم زیرا آن حضرت با این همه گرفتاری كه دیده بود، باز هم هر گاه رجاله پسر سعد به وی حمله می آوردند شمشیر می كشید و آنها را مانند روباهان كه شیر شرزه در میانشان افتاده باشد از راست و چپ متفرق می ساخت .

شمر كه دید به سادگی نمی تواند بر حسین (ع ) دست پیدا كند سواره ها را به كمك خوانده و آنها را پشت سر پیاده ها قرار داده و به تیر اندازان دستور داد تا بدن شریف او را هدف تیرها ساختند و بالاخره آن قدر تیر بر بدن آن حضرت وارد شد كه گویی از تیر پر برآورده بود.

حسین (ع ) از زیادی خستگی و نوك پیكانهای بیداد از كار ماند و دست از نبرد برداشت . لشكر هم در برابر او ایستادند. زینب كه برادر را از هر جهت بی یار و یاور دید، پیش خیمه ها آمده عمر سعد را مخاطب ساخته و فرمود: ای پسر سعد! می بینی زاده زهرا را می كشند و تو همچنان ایستاده و تماشا می كنی . پسر سعد پاسخی نداد و رو از آن جناب برگردانید. زینب (س ) به لشكر توجه كرده گفت : آیا در میان شما مسلمانی نیست ، باز هم پاسخی نشنید. در این وقت شمر سواره و پیاده را مخاطب ساخته و گفت : وای بر شما! در انتظار چه هستید؟ مادرتان به عزایتان بنشیند، چرا كار او را به پایان نمی رسانید؟

لشكر كه خود را جیره خوار پسر زیاد می دانستند، دیدند از ادب دور است پاسخ او را هم ندهند، به همین مناسبت از هر طرف به او حمله آوردند(96)

96-كتاب الارشاد، ص 466 و 467.